کلاغ اجتماعی: من مسلمانم

Monday, November 29, 2004

من مسلمانم

برای آنها که اشتباه فهميده اند ...

پرسيد : چه دينی داری ؟
گفتم : مسلمانم .
مکث کرد . چشمهايش را کمی گشاد کرد . مستقيم به من نگاه کرد . شروع کرد به خنديدن و گفت : لعنتی ! حيف تو نيست ؟
می دانستم که چرا اين حرف را زد . وقت بحث نبود . گذشتم .
و اکنون چيزی را که بر زبان نياوردم می نويسم .

پرسيد چه دينی داری ؟
گفتم : مسلمانم .
شروع کرد به خنديدن و گفت : لعنتی ! حيف ........ !!!!!

من مسلمانم : نه قاتلم ، نه تروريستم ، نه به کسی آزار دارم و نه با کسی جنگ . زورم به يک مورچه هم نمی رسد ! و همه ی انسانها را از هر رنگ و نژاد و هر مليت دوست می دارم . به تمام اديان جهان احترام می گذارم وهمه ی آنها را مقدس می دانم . حتی دوستان مسيحی و يهودی بسيار داشته ام و دارم . در مدرسه کنار يک يهودی درس خوانده ام و دوستان بسيار خوبی برای يکديگر بوده ايم . من مسلمانم و هر کس که جان انسانها را به مخاطره اندازد متنفرم !

من مسلمانم : صلح را دوست دارم و از جنگ بيزارم . هيچ گاه فکر نکرده ام که از ديگری برترم و همه ی انسانها را يکی دانسته ام . همه ی انسانها را فقط اهالی زمين می دانم و به مرزها اهميتی نمی دهم .
از سلطه و زورگويي و استبداد بيزارم و معتقدم همه ی حاکمان بايد بدانند که چيزی بيش از نمايندگان مردمشان نيستند . و به اين اعتقاد دارم که هيچ کس حق ندارد به ديگری زور بگويد .

من مسلمانم : دين من ، دين آزادی است . نه دين زنجير و زندان ، زورگويي و شکنجه و نه دين قتل و کشتار!
دين من ، دين روشنايي و پاکی است . نه دين تاريکی و تباهی و تارک دنيايي !
دين من دين ارتباط و اجتماع است . نه دين گوشه نشينی در اتاق های تاريک و نمور . نه دين تارک دنيايي !!
دين من ، دين صلح و دوستی است . نه دين نفرت و جنگ و خونريزی !

من مسلمانم : می توانم دوست داشته باشم . عاشق باشم و عشق بورزم . چه کسی حق دارد جلوی احساس من را بگيرد ؟؟

من مسلمانم : هر روز ، تميزترين و شيک ترين لباس را می پوشم . ادوکلن می زنم و موهايم را آرايش می کنم . من مسلمانم اما ريش بلند ندارم و از ريش متنفرم ( که اين نظر شخصی من است ) و صورتم را مرتب با تيغ ژيلت اصلاح می کنم !!!!

من مسلمانم : معتقدم هر کس به کار و زندگی خود آزاد است . به من ربطی ندارد که چه کسی می خواهد چه چيزی بپوشد يا چه آرايشی داشته باشد ... . به من مربوط نيست که دوست من می خواهد مشروب می خورد يا نمی خورد . اما به عنوان يک دوست به خود اجازه می دهم که او را راهنمايي کنم که الکل زياد موجب بيماری و مرگ می شود ! همـــين ...
به من مربوط نيست که خواهرم با چه کسی می خواهد صحبت کند يا در آينده با چه کسی ازدواج کند و يا اصلا ازدواج نکند ! او خود می فهمد چه می کند و يک انسان بالغ است . من فقط می توانم برايش آرزوی خوشبختی داشته باشم .

من مسلمانم : عاشق موسيقی ام و زندگی بدون موسيقی را خسته کننده می دانم .

من مسلمانم : برای شخصيت يک زن ارزش بسياری قائلم و زن و مرد را کاملا يکسان می دانم .
دين من دين محدود کردن زن نيست . دين چادرهای سياه نيست . آنچه اينگونه بوجود آمده ، تنها برداشت های اشتباه سنتی از دين پاک و ناب است .
دين من ، دين پشت پرده نگاه داشتن زن نيست . دين يکسانی زن و مرد است . دين پا به پا حرکت کردن زن با مرد است و معتقدم که واژه ی حجاب که چيزی تعريف شده در دين من است يک آزادی اختياری است برای زن که آسوده تر باشد . ولی به من يا هيچ کس ديگری مربوط نيست که چه کسی از آن استفاده می کند يا نه !

من مسلمانم : نان را به نرخ روز نمی خورم و در دين به دنبال منفعت نيستم . و به نام دين دست به کاری نمی زنم ( آن هم هر کاری ... !!! ) به دين برای خودش معتقدم و به خداوند برای خودش و به خاطر خودم ايمان دارم .

من مسلمانم : دين را از سياست جدا می دانم چرا که معتقدم سياست دين را تباه می کند . و به اين باور رسيده ام که سياست بسيار کثيف تر از آن است که به دين نزديک شود .

من مسلمانم : نه تروريستم ، نه قاتلم ، نه حامی تروريستم ، نه سلاح کشتار جمعی دارم و نه حتی سلاح کشتار فردی !
و مطمئنم خداوند آنها را که به نام دين من دست به هر کار ظالمانه و کثيفی می زنند نخواهد بخشيد .
برای من که يک مسلمانم اين مهم است که يک نفر انسانيت خود را فراموش نکرده باشد . برايم فرقی ندارد که دوست من چه دينی دارد و يا حتی دينی ندارد ( اين عقيده ی شخصی اوست ... ) پس به عقايد تک تک انسانها احترام می گذارم و هر کس را در ابراز عقيده آزاد می دانم .

من مسلمانم : خدا را هر روز عبادت می کنم . و خدا را مثل مادرم دوست می دارم ... همين !

پرسيد : چه دينی داری ؟
گفتم : مــــســــلـــمـــانــــم ....!

Ali Nazmexadeh

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

=D> آفرين
marjan

2:10 AM  
Anonymous Anonymous said...

salam,,,kheily vaghte inja nayoomadam,,,albate kheily vaghte ke az hame chiz zade shodam....matnet aaly bood,,vaghaan eslam hamintore,na oontory ke be ma yad dadan...movafagh bashi

11:20 AM  
Anonymous Anonymous said...

می توان این بود و به بودن خود افتخار نکرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ می توان این بود و خدا را احسن خالقین نخواند ؟؟؟؟؟؟؟ انسان بودنت ،زیبا بودنت ، مسلمانیت جاودانه ......

12:21 PM  

Post a Comment

<< Home